حکومت ادریسیانحکومت ادریسیان، در سال ۱۷۲ق بهدست ادریس بن محمدِ نفس زکیه تشکیل شد. در جنگ صاحب فخ با عباسیان ادریس جان سالم بهدر برد و به مغرب دور رفت، قبایل بربر با وی بیعت کردند و دولتی علوی و مستقل به نام ادریسیان تشکیل داد. ۱ - رابطه عباسیان و علویانزمانی که علویان و عباسیان که هر دو از بنیهاشماند، برای جنگ با امویان و باز پس گرفتن خلافت از آنها برخاستند، علویان میپنداشتند خلافت از آنِ آنان خواهد شد، زیرا آنان از خاندان پیامبرند، ولی بنیعباس پس از شکست مروان بن محمد، واپسین خلیفه اموی در سال ۱۳۱ق، در جنگ «زاب»، با ابوالعباس عبدالله بن محمد بن علی بن عبدالله بن عباس، ملقب به سفّاح بیعت کردند. علویان پس از این پیشآمد و بیعت بنیعباس با سفّاح ناامید به مدینه بازگشته، با دعوت برای خویش، خلافت خلیفه عباسی را رد کردند. ۲ - قیام نفس زکیهدر دوره خلافت ابوجعفر منصور، محمد (نفس زکیه) بن عبدالله (محض) بن حسن مثنی بن حسن بن علی بن ابی طالب (علیهمالسلام)، رهبر علویان، در مدینه قیام کرده، بهعنوان خلیفه مردم را بهسوی خویش خواند. منصور نمیخواست با وی درگیری و جنگ کند، لذا به نامهنگاری با وی پرداخت و نامههایی بین آن دو ردّ و بدل شد که در آنها هریک از دو طرف با دلیلهایی میخواستند حق خلافت را برای خویش ثابت کنند، و چون این نامه نگاریها به جایی نرسید، منصور لشکری به جنگ با محمد نفس زکیه روانه کرد. محمد در این جنگ در سال ۱۴۵ق کشته شد. ۳ - قیام صاحب فخدر سال ۱۶۹ق یکی دیگر از علویان ضد منصور قیام کرد. او حسین بن علی بن حسن مثلث بن حسن مثنی بن حسن بن علی بن ابی طالب بود. در این قیام، ادریس و یحیی، دو عمویِ وی و فرزندان عبدالله محض او را همراهی میکردند. منصور لشکری برای سرکوبی او فرستاد. میان دو گروه جنگی نزدیک مدینه در محلی به نام «فخّ» درگرفت که به کشته شدن حسین انجامید. ۴ - تشکیل حکومتعموی وی، ادریس بن محمدِ نفس زکیه از این نبرد جان سالم به در برده، روانه مغرب دور و بر یکی از قبایل بربر به نام اوربه وارد شد و خود را به آنان معرفی کرد. آنان با وی بیعت کردند و قبایل دیگری نیز به اطاعتش درآمدند. ادریس بیعت بنی عباس را از مردم برداشت. وی با ساختن شهر «فاس» آن را مرکز حکومت خویش قرار داد و در سال ۱۷۲ق دولتی علوی و مستقل به نام ادریسیان تشکیل داد. [۱]
ترمانینی، عبدالسلام، رویدادهای تاریخ اسلام، ج۱، ص۴۰۶-۴۰۷، شرح حال ادریس اول.
۵ - پانویس
۶ - منبععبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۲، ص۴۰-۴۱. |